این استاد حوزه و دانشگاه پژوهشهای زیادی را درباره تاریخ اسلام در کارنامه علمی خود دارد که از جمله آنها میتوان به کتابهای «تاریخ تشیع»، «تاریخ اسلام(سیره و زندگانی ائمه از امام علی(ع) تا امام صادق(ع)» و «سیر پیدایش و گسترش تشیع» اشاره کرد.
اگر موافق باشید بحث را با مروری بر شرایط علمی و فرهنگی عصر امامت امام جواد(ع) آغاز کنیم.
دوران امامت کوتاه و پربرکت امام جواد(ع) یعنی سال ۲۰۳ تا ۲۲۰ هجری قمری، مصادف با عصر حکومت مأمون و معتصم عباسی است. بیشتر دوران امامت ایشان در زمان حکومت مأمون سپری شد. در این دوران، رویدادهای فرهنگی بسیار مهمی در جهان اسلام رخ داد و نسل جدیدی از علما و دانشمندان در جهان اسلام پیدا شدند. شکوفایی دانشهای اسلامی را در این زمان بهوضوح میبینیم. مأمون پس از فراغت از دغدغههای سیاسی، فعالیتهای زیادی را از نظر علمی و فرهنگی آغاز کرد. بارزترین این فعالیتها، تأسیس بیتالحکمه در بغداد است که در سال ۲۱۷ یعنی تقریباً سه سال پیش از شهادت امام جواد(ع) و اوج شکوفایی علمی امام جواد(ع) تأسیس شد تا افکار امامت را تحت تأثیر قرار دهد. این خلیفه عباسی دستور داد بسیاری از کتابهای ملل دیگر را به زبان عربی ترجمه کنند. بدترین تنشهای علمی نسبت به قرآن نیز در همین دوره روی داد. متکلمان بزرگی مثل بشر بن معتمر، ابوهذیل علاف، نظام و... در همین دوره ظهور کردند. در حوزه فقه و کلام، کتاب مصنف ابیشیبه را داریم که جزو کتابهای بسیار مهم حدیثی اهل سنت است. در عرصه فقه، افرادی مثل محمد بن ادریس شافعی و احمد بن حنبل را داریم. در حوزه تاریخ نیز مورخان بزرگی مثل واقدی مؤلف کتاب دو جلدی مغازی، ابنهشام و ابن سعد پا به عرصه میگذارند.
در چنین شرایطی که مأمون همه تلاش خود را بر فعالیتهای علمی و فرهنگی متمرکز کرده و بالطبع به دلیل تألیفات بسیار و ترجمه کتابهای دیگر ملل به زبان عربی، شبهات زیادی درباره عقاید اسلامی مطرح میشد، امام جواد(ع) چطور به ترویج و توسعه فرهنگ و تمدن شیعی پرداختند؟
دوره امامت امام جواد(ع) مصادف با اوج قدرت عباسیان بود و هیچ خلأ سیاسی وجود نداشت؛ بنابراین زمینه برای پرداختن به رشد علمی کاملاً فراهم بود. معمولاً در تاریخ، هر زمان چنین وضعیتی پیش میآید و قدرت و فشارهای سیاسی به نحوی تضعیف میشوند، شرایط برای رشد افکار و عقول مساعد میشود. یعنی جهشهای علمی آغاز و زیربنای تمدنها بنیان نهاده میشود. بنابراین با وجود فشار و ظلم مضاعف بنیعباس علیه اهلبیت(ع)، موقعیتی برای امام جواد(ع) فراهم میشود که علم و معرفت را رشد داده، فعالیتهای علمی و فرهنگی شیعه را سامان دهد و فرهنگ و تمدن شیعی را به جامعه اسلامی عصر خود معرفی کند. آن حضرت در زمینه پاسخگویی به پرسشهای علمی و اعتقادی و در حوزه تعلیم و تربیت و پرورش اصحاب و تقویت بنیه علمی آنان کارهای بزرگی انجام دادند. درباره تعداد اصحاب امام جواد(ع) اختلاف است. برخی محققان شمار اصحاب آن حضرت را در طول مدت کوتاه عمر مبارکشان، ۱۹۷نفر دانستهاند. امام جواد(ع) اصحاب خود را به عنوان حامیان و ارکان اصلی شیعه در تولید علم و محتواهای گوناگون دینی تربیت و تقویت کرده و جلسات خصوصی برای اصحاب برگزار میکردند. هدف اصلی امام این بود فرهنگ شیعی که نمونه بارز تمدن دینی و فرهنگ ناب و اصیل اسلامی است را برای جامعه اسلامی اجرا و تبیین کنند. فعالیتهای علمی امام به حدی بود که اقدامات گسترده مأمون را تحت تأثیر قرار داد.
وجه تمایز فعالیتهای علمی و فرهنگی امام جواد(ع) با دیگر ائمه(ع) چیست؟
ائمه پیش از امام جواد(ع) برای احیا و پدیدار شدن فرهنگ شیعی تلاش زیادی کردند؛ مثلاً امام سجاد(ع) با صحیفه سجادیه، امام باقر(ع) با تربیت شاگردان بسیار و امام صادق(ع) با تأسیس دانشگاه جعفری. یعنی همواره یک جریان راهبر و هدایتگر به عنوان امام در جامعه شیعه وجود داشته و امامان معصوم(ع) بر تمام جنبههای زندگی شیعیان و فرهنگ جامعه اشراف کاملی داشتند و تلاش میکردند امت را به بهترین شکل هدایت کنند. نقش امام باقر(ع) و امام صادق(ع)، بنیانگذاری تمدن شیعی و نقش امام جواد(ع) توسعه و گسترش آن است. اگر نگاهی به زندگی کوتاه و بسیار بابرکت امام جواد(ع) داشته باشیم، میبینیم نقش شیعه و تطور اندیشههای شیعی با راهبریهای آن حضرت، برجستگی خاصی یافته است. امام جواد(ع) با اینکه در سنین خردسالی به امامت جامعه بزرگ شیعه میرسند اما نقش تعیینکننده خود را به بهترین نحو انجام میدهند. در واقع امامان قبلی، حدود تمدن شیعی را ترسیم و تعیین کردند و امام جواد(ع) به توسعه آن پرداختند. نمونهاش باب اجتهاد است. در زمان امام جواد(ع) باب اجتهاد برای اصحاب آن حضرت کاملاً مفتوح شد و اصحاب ایشان کتابهای زیادی را در حوزههای مختلف علمی نوشتند و امام برخی از این کتابها را دیده و تقریظ مانند، تأییدشان کردند. فتح باب اجتهاد به این معنا بود که دانشآموختگان مکتب امام جواد(ع) یک رسالت دینی برای خودشان تعریف کرده و ابهامات و نارساییهایی را که وجود داشت مطالعه میکردند. طبعاً وقتی امام چنین فضایی را ایجاد کرد، هر دانشآموختهای که از اصحاب امام بود به خود اجازه میداد نوآوری داشته باشند. در واقع امام(ع)، معرفتشناسی و به تعبیر امروز، دینپژوهی را به عنوان یک وظیفه و تکلیف به دانشآموختگان خود آموزش دادند. به بیان دیگر، تولید علم در حوزه معرفتشناسی و دینپژوهی از آثار و برکات همین باب اجتهاد بود که امام باز کرده بود. تبلوری که امروز در فقه شیعه میبینیم نیز در نتیجه تلاشهای امام جواد(ع) است. در نتیجه انسجام اندیشههای شیعی اصحاب امام جواد(ع) و تعامل فکری آنها با امام برای کنترل اصلی نظام اندیشه شیعی، خروجیهای مطمئنی بدست آمد.
مثلاً برخی شبهات مانند مخلوق بودن قرآن که خود امام شاید ورود پیدا نمیکردند ولی شاگردانشان مثل یونس عبدالرحمن و ابوهاشم و دیگران را تشویق به شرکت در مباحثات، مکاتبات و مناظرات مختلف میکردند. البته اصحاب، مسائل و سؤالات خود را نزد امام مطرح میکردند و نظر ایشان را میپرسیدند و راهنماییهای حضرت منجر به رفع برخی شبهات، باورهای غلط و فتاوی اشتباه در جامعه شیعی میشد.
یونس بن عبدالرحمن، سردمدار جریان صحابی امام جواد(ع) در مسائل کلامی است یا مثلاً محمد بن بشر که نجاشی درباره او میگوید: متکلمی صحیح الاعتقاد و جید الکلام. وی به عنوان یک متکلم حاذق، کتابهای فراوانی درباره امامت دارد و از شاگردان مستقیم و غیرمستقیم امام جواد(ع) است. بهطور کلی روایات فراوانی از اصحاب امام جواد(ع) درباره نظام فکری امامیه و مسائل کلامی در کتابهای مختلفی مثل کافی و... نقل شده است.
خبرنگار: زهرا دلپذیز
نظر شما